معاون بهداشت وزارت بهداشت تاكید كرد
نقش روابط عمومی ها در روبرو شدن با بحران اینفودمی
کونفه: معاون بهداشت وزارت بهداشت با اشاره به اهمیت جایگاه روابط عمومی ها در نظام سلامت، از آنها به عنوان خط مقدم روبرو شدن با بحران اطلاع رسانی یاد کرد و با تکیه بر اولویت های برنامه هفتم توسعه، آمادگی روابط عمومی ها در حوزه اجرای طرح پزشکی خانواده و سیاستهای جوانی جمعیت را خواهان شد.
به گزارش کونفه به نقل از ایسنا، دکتر علیرضا رییسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت، در اجلاس مدیران روابط عمومی دانشگاه ها و دانشکده های علوم پزشکی کشور و سازمان های تابعه که بمناسبت روز روابط عمومی و ارتباطات، امروز ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در ستاد وزارت بهداشت برگزار شد، اظهار نمود: در گام نخست، بر خود لازم می دانم مراتب قدردانی صمیمانه ام را از تلاشهای بهادار و بی وقفه روابط عمومی ستاد و دانشگاه های علوم پزشکی و سازمان های تابعه در حوزه اطلاع رسانی صحیح و مسئولانه ابراز دارم. کنترل جریان اطلاع رسانی در فضای رسانه ای پرتلاطم امروز و مواجهه با شایعات و فرافکنی ها کاری است دشوار، اما شما با درایت، تعهد و هوشمندی در این راه گام برمی دارید که شایسته سپاس و ستایش است.
ایشان در ادامه به سه رویکرد مهم و کلیدی وزارت بهداشت که باید بعنوان محورهای اساسی در سیاستگذاری ها مدنظر قرار گیرد، اشاره و بیان نمود: اولین رویکرد، احیای شأن و جایگاه منابع انسانی در مجموعه نظام سلامت است؛ از دانشجویان و اساتید گرفته تا کارکنان و کادر درمان. این مقوله، گرچه مسیری دشوار و زمان بر دارد، اما قدمهای اولیه آن در وزارت بهداشت برداشته شده و شروع این مسیر، خود نویدبخش تحول است.
معاون بهداشت وزارت بهداشت اضافه کرد: دومین رویکرد، تلاش در راستای جلب اعتماد عمومی و احیای مرجعیت علمی نظام سلامت است. امروز بالاتر از هر زمان دیگری نیاز داریم تا مردم برای دریافت اطلاعات دقیق و مستند در عرصه سلامت، به وزارت بهداشت بعنوان مرجع رسمی و معتبر علمی مراجعه نمایند. در شرایطی قرار داریم که حتی سفارش های پزشکان متخصص و اعضاء هیأت علمی دانشگاه ها گاه زیر سؤال می رود و مردم ترجیح می دهند پاسخ خودرا در فضای مجازی یا از ابزارهای هوش مصنوعی دریافت نمایند. این پدیده، زنگ خطری است که باید ما را به بازبینی جدی در راه اطلاع رسانی و مرجعیت علمی رهنمون سازد.
رییسی اظهار داشت: سومین رویکرد، حفظ و تقویت سرمایه های اجتماعی است. هر فرد، در حیطه مسئولیت خود، موظف است برای استواری این سرمایه ها تلاش کند. بدون شک بدون سرمایه اجتماعی، نه اعتماد عمومی شکل می گیرد و نه سیاستهای سلامت محور قابلیت اجرا خواهند داشت؛ این سه محور، راهبردهای اصلی ای هستند که به باور من باید سرلوحه عملکرد ما در حوزه سلامت و ارتباطات قرار گیرند.
معاون بهداشت وزارت بهداشت در ادامه سخنان خود ضمن تقدیر از روابط عمومی ها به علت تلاشهای بی وقفه در در دوران همه گیری کرونا، خاطرنشان کرد: روابط عمومی ستاد و دانشگاه های علوم پزشکی در دوران کرونا، نقش بسیار پررنگ، مؤثر و تحسین برانگیزی ایفا کردند. در مواجهه با بحران "اینفودمی" یا همان هجوم گسترده اطلاعات غلط، شما با آگاهی، هوشمندی و حضور بموقع در میدان اطلاع رسانی، تجربه ای بی بدیل و ماندگار از خود برجای گذاشتید؛ البته، در کنار این عملکرد درخشان، معدود مواردی نیز وجود داشت که تعدادی از دانشگاه ها با انجام مصاحبه هایی ناپخته و بدون هماهنگی، موجب ایجاد تشویش و بی نظمی در فضای اطلاع رسانی کشور شدند. گاهی یک اظهارنظر غیرکارشناسی از طرف یک فرد، در یک دانشگاه، می توانست بازتابی ملی پیدا کند و در سطح کشور بحران آفرین شود. با این وجود، اجازه می خواهم با اطمینان بگویم که در بالاتر از ۹۹ درصد موارد، عملکرد روابط عمومی ها شایسته، حرفه ای و مایه مباهات بود. به یاد دارید که در آن ایام، ما نه فقط با موج های داخلی اخبار ناصحیح مواجه بودیم، بلکه خیلی از رسانه های خارجی نیز با برنامه ریزی هدفمند، اهتمام در تضعیف اعتماد عمومی به نظام سلامت کشور داشتند. با وجود آنکه کشورهای خودشان نیز درگیر بحران بودند، تمرکز ویژه ای بر ایجاد فضای منفی مقابل ایران داشتند. اما شما در این آزمون دشوار، با موفقیت و سرافرازی عمل و ثابت کردید که روابط عمومی دانشگاه های علوم پزشکی، یکی از ارکان حیاتی مدیریت بحران در کشور می باشند.
رییسی در ادامه با تاکید بر اهمیت اطلاع رسانی شفاف و هماهنگ، ضمن اشاره به دو محور کلیدی که نیازمند اطلاع رسانی جدی و مستمر است، اضافه کرد: این دو موضوع، از اولویت های اصلی وزارت بهداشت و همین طور از ارکان راهبردی حوزه سلامت در کشور به شمار می روند. برمبنای قانون برنامه هفتم توسعه و در جهت سیاستهای کلان ابلاغی از طرف مقام معظم رهبری، توجه ویژه به این دو برنامه الزامی و اجتناب ناپذیر است؛ موضوع نخست، اجرای برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع است که به زودی وارد مرحله عملیاتی جدی تری خواهد شد؛ موضوع دوم، پشتیبانی از سیاستهای جمعیتی و جوانی جمعیت است که یکی از مسایل راهبردی و حیاتی برای آینده کشور به حساب می آید.
وی خاطرنشان کرد: این دو مقوله، نه فقط در اولویت سیاستگذاری های کلان وزارت خانه قرار دارند، بلکه به زودی در فضای عمومی جامعه نیز بعنوان پرسش های رایج و دغدغه های جدی مطرح خواهند شد. ازاین رو، انتظار می رود روابط عمومی ها با آمادگی کامل، آگاهی دقیق و رویکرد علمی، نسبت به تبیین این موضوعات برای افکار عمومی و پاسخ گویی به شبهات و ابهامات احتمالی، ایفای نقش فعال و مؤثر داشته باشند.
معاون بهداشت وزارت بهداشت در ادامه سخنان خود درباره ی "پزشکی خانواده" و "نظام ارجاع" اظهار نمود: قبل از هر چیز، باید به این نکته دقت کنیم که هدف اصلی از اجرای طرح پزشکی خانواده و نظام ارجاع چیست؟ ابتدا ضروریست کمی در مورد مفاهیم صحبت نماییم، چونکه واژه ها و تعاریف، نقش بسیار مهمی در فهم درست و انتقال دقیق مطالب دارند؛ نخست، باید تأکید کنم که اصطلاح درست «پزشکی خانواده» است، نه «پزشک خانواده». علت این تفاوت آنست که در پزشکی خانواده، ما با یک تیم سلامت سروکار داریم، نه فقط یک پزشک. این تیم متشکل از افراد مختلفی همچون مراقب سلامت، ماما، کارشناس تغذیه، روان پزشک یا روان شناس و البته یک پزشک عمومی یا خانواده است. بنابراین، واژه «پزشکی خانواده» نمایانگر یک ساختار تیم محور و جامع در ارائه خدمات سلامت است.
وی افزود: در این نظام، هر خانواده یا هر جمعیت مشخص زیر پوشش یک تیم پزشکی خانواده قرار دارد. افراد آن جامعه، تیم سلامت خودرا می شناسند، با آنها در ارتباطند و خدمات سلامت خودرا از آن گروه دریافت می کنند، اما در کنار پزشکی خانواده، نظام ارجاع نیز تعریف می شود. این نظام به معنای مسیر منطقی و مرحله مند برای دسترسی به خدمات تخصصی و فوق تخصصی است. حال این سؤال پیش می آید که آیا می توان نظام ارجاع داشت بدون این که پزشکی خانواده برقرار باشد؟ پاسخ مثبت است. حتی حال نیز ما در زندگی روزمره به صورتی نظام ارجاع را بصورت غیررسمی تجربه می نماییم. بطورمثال یکی از آشنایان تان با شما تماس می گیرد و از شما می پرسد آیا پزشک خوبی در حوزه ای خاص می شناسید؟ شما هم سفارش می کنید و گاه حتی برای او وقت می گیرید. این، نوعی ارجاع است، هرچند غیرسیستمی و بدون ساختار.
وی اظهار داشت: اما در مدل رسمی و ساختارمند آن، تیم پزشکی خانواده با شناخت کامل از وضعیت سلامت فرد، در صورت لزوم، او را به پزشک متخصص یا مراکز بالاتر ارجاع می دهد. این ارجاع برمبنای ضرورت درمانی و برای دریافت خدمات تکمیلی صورت می گیرد. نکته مهم آنست که تیم سلامت، چون مسئول پیگیری درمان فرد است، علاقمند به دریافت بازخورد (فیدبک) از نتایج ارجاع نیز هست، که این خود تضمینی برای پیوستگی خدمات و پیشرفت کیفیت مراقبت است.
رییسی همین طور بیان نمود: اهمیت این مورد از آن جاست که هم اکنون، نظام سلامت کشور با نوعی بی نظمی و ناکارآمدی در راه ارائه خدمات مواجه می باشد. برای نمونه، فردی که فقط به یک سرماخوردگی ساده مبتلاست، مشکلی که یک پزشک عمومی می تواند به خوبی مدیریت کند، مستقیماً به متخصص گوش و حلق و بینی مراجعه می کند. در آنجا امکان دارد تنها یک قرص تجویز شود، ولی هزینه بالایی تحمیل شود. یا بیمار دچار دیابت ساده، بجای آنکه تحت مراقبت یک پزشک عمومی یا متخصص داخلی قرار گیرد، مستقیماً به فوق تخصص غدد مراجعه می کند، در صورتی که واقعا ضرورتی برای این سطح از تخصص وجود ندارد.
وی اظهار داشت: نتیجه این روند، اتلاف منابع، افزایش بار مالی نظام سلامت و سردرگمی بیماران است. اجرای همزمان و صحیح پزشکی خانواده و نظام ارجاع می تواند این چالش ها را به میزان شایان توجهی کم کند و خدمات سلامت را منسجم، علمی و مقرون به صرفه سازد.
رئیسی همین طور تصریح کرد: اگر بخواهیم بصورت شفاف و جامع هدف از اجرای برنامه "پزشکی خانواده" را بیان نماییم، باید بگوییم که این برنامه اصولاً، تلاشی است برای ساماندهی نظام ارائه خدمات سلامت در کشور. این ساماندهی به معنای تعیین دقیق مسیر و نظامی برای ارائه خدمات است: اینکه چه کسی باید خدمات عرضه نماید، به چه کسی ارجاع صورت گیرد، در چه سطحی خدمات دریافت شود، برمبنای چه پروتکل و راهنمای بالینی درمان صورت گیرد، و در صورت نیاز به ارجاع تخصصی، چه کسی، به کجا و برای چه هدفی باید مراجعه کند. این ساختار منسجم، همان جوهره پزشکی خانواده و نظام ارجاع است.
وی خاطرنشان کرد: یکی از پرسش های پرتکرار در این حوزه، موضوع تجربه اجرای پزشک خانواده در استانهای فارس و مازندران است. برخی مدعی اند که این برنامه در این دو استان اجرا و با شکست روبرو شده است. اما اجازه دهید با قاطعیت و صراحت پاسخ دهم: در فارس و مازندران، برنامه ی پزشک خانواده به معنای واقعی و کامل آن، هیچ گاه اجرا نشده است. ما تنها موفق به پیاده سازی سطح اول خدمات شدیم؛ در حالیکه پزشکی خانواده یعنی اجرای یک مسیر کامل شامل مراقبت اولیه، نظام ارجاع، بازخورد (فیدبک) و ارتباط مؤثر میان سطوح مختلف خدمات سلامت. وقتی کل این زنجیره به درستی پیاده نشده، اساساً نمی توان از شکست یا موفقیت آن سخن گفت. بنابراین، اگر کسی می گوید اجرای پزشک خانواده در آن استان ها ناکام بوده، باید به او پاسخ داد: چیزی که به درستی و بصورت کامل اجرا نشده، نمی تواند مورد قضاوت قرار گیرد.
بنابر اعلام وزارت بهداشت، رییسی اضافه کرد: افزون بر این، برخی مقاومت ها در مقابل اجرای این طرح، نه از سر دلسوزی، بلکه ناشی از منافع شخصی یا گروهی است. بدیهی است که وقتی خدمات سلامت ساماندهی و ضابطه مند شود، برخی امکان دارد نگران کاهش درآمد یا محدودیت در فعالیتهای غیرسیستمی خود باشند. به همین دلیل، هر بار که صحبت از اجرای جدی این طرح به میان می آید، برخی سریعا به تجربه فارس و مازندران اشاره می کنند تا از پیش مانعی ذهنی ایجاد کنند، اما امروز شرایط متفاوت می باشد. دکتر پزشکیان، ریس جمهور کشورمان، که خود از بنیان گذاران طرح پزشک خانواده روستایی بوده اند، با جدیّت از این برنامه حمایت می کنند. وزیر بهداشت نیز بصورت مستمر، همراه با معاونین و مدیران ارشد، جلسات تخصصی طولانی برای پیشبرد این طرح برگزار می کنند. زیرساخت ها به تدریج درحال آماده سازی است و ما به کمک و همراهی شما عزیزان در روابط عمومی ها نیاز جدی داریم.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب