دوقطبی سازی در فضای مجازی، ناامنی در زندگی واقعی

دوقطبی سازی در فضای مجازی، ناامنی در زندگی واقعی

«در مورد همه گیری کرونا و پیشگیری و درمان آن یک مرجع علمی قابل اعتماد در کشور باید وجود داشته که داده هایش و اخبارش و تصمیم گیری هایش برای جامعه قابل قبول باشد.»


الهه صالحی: حدود یک سال است که گره ای کور در کار مردم عالم افتاده؛ ویروسی چنان کوچک که حتی با چشم هم دیده نمی گردد و می گویند اگر تمامش را از سراسر عالم جمع کنی به اندازه یک قاشق چایخوری است، تمام تلاشش را کرده که دنیا را از پا بیندازد. بیمارمان کرده، عزیزان و دوستانمان را دور کرده، مشاغل و صنعت ها را گرفتار مشکل کرده و از همه مهمتر یک سال است که چنان اضطراب و ناامنی به جانمان انداخته که باور نداریم دنیایی قبل از کرونا که با فراغ بال عزیزانمان را در آغوش می گرفتیم و ماسک و الکل همنشین همیشگی صورت و دستانمان نبود هم وجود داشته است. این اضطراب و ناامنی یکی از اصلی ترین مسائلی است که این روزها با آن دست به گریبان هستیم و هرازگاهی با اخباری ناامیدی مانند سیاهی شب به زندگی هامان چیره می شود اما در دل این سیاهی، موضوعی که نباید آنرا نادیده گرفت انجام برخی رفتارها و فضاسازی هایی شاید ناآگاهانه از جانب کسانی است که مردم آنها را قبول دارند و به همین واسطه تریبون تاثیرگذاری در دستشان است. شاید نتوان در نیت خیر این افراد برای مردم کشورشان گرفتار شک شد اما حقیقت این است که برخی اظهار نظرهای نادرست و غیر کارشناسی تنها این ناامنی و ناامیدی را در شرایطی که بیشتر از هرچیز نیازمند کورسوی امیدی هستیم، در دل مردم بیشتر می کند. به صورت مثال بعد از فوت مهرداد میناوند و سپس علی انصاریان، سلبریتی ورزشکاری که همه با خنده هایش او را می شناختیم، غم در دل مردم خیمه زد. پس از این دل های عزادار گفتمانی را در فضای مجازی ایجاد کردند که اگر واکسن زودتر از این وارد شده بود، آنها را از دست نداده بودیم و این گویی نمکی بود بر زخم غم و ناامیدی مردم؛ در حالیکه اگر واقع بینانه با مساله برخورد نماییم، نظر به تعداد محدود واکسن در همه جای دنیا، کادر درمان و گروه های پرخطرند که در اولویت دریافت واکسن قرار دارند و مرگ این دو عزیز به همان اندازه که برای همه تراژدی و غم انگیز است لزوما ارتباط مستقیمی به واکسن ندارد و یا دست کم به مراقبت و رعایت پروتکل ها ارتباط بیشتری دارد. نمونه های دیگر دامن زدن ناخواسته به این آشفتگی و ناامنی کم نیستند. آن هم در شرایطی که امنیت و آرامش را بیشتر از هرچیز نیاز داریم. در همین رابطه خبرآنلاین با سیمین کاظمی، پزشک و جامعه شناس گفت وگویی داشت به جهت اینکه بدانیم برای کمک به امنیت ذهنی جامعه باید چه کرد و نقش رسانه در اینجا چیست تا هم در روشن سازی حقیقت کمکی کرده باشد و هم به دروغگویی یا جانبداری متهم نشود. گفتگو را در ادامه می خوانید: کرونا طی نزدیک به یک سال گذشته اضطراب، افسردگی، ترس و نگرانی زیادی به شهروندان و جامعه وارد کرده است، فارغ از اینکه مهم ترین وظیفه سیاستگذاران و حاکمیت ایجاد امنیت است و گاه دیده شده این امر به درستی اتفاق نمی افتد، اما آنچه که در شبکه های اجتماعی رخ می دهد و تحلیل های غیر علمی خصوصا از جانب چهره ها بیشتر به این ناامنی دامن زده، شما چطور این مسئله را ارزیابی می کنید؟ در مورد همه گیری کرونا و پیشگیری و درمان آن یک مرجع علمی قابل اعتماد در کشور باید وجود داشته که داده هایش و اخبارش و تصمیم گیری هایش برای جامعه قابل قبول باشد. این مرجعیت عقلاً و منطقاً باید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باشد که به صورت مستقل و بر مبنای موازین علمی درباره موضوعات در رابطه با همه گیری اطلاع رسانی و تصمیم گیری کند.
اما آنچه که ما دیده ایم، در خلال یکسال اخیر استقلال، اعتبار و قابلیت این نهاد علمی-اجرایی خدشه دار شده و مرجعیت آن در مبحث همه گیری گرفتار صدمه شده است.
علت از دست رفتن مرجعیت هم چند اشتباه بزرگ در این وزارتخانه است. اول اینکه به سادگی در مقابل فشارهای سیاسی تسلیم شد و در ارایه داده های دقیق و درست مثلاً اعلام ظهور بیماری در کشور، تعداد مبتلایان و متوفی های بیماری شفافیت مورد انتظار را نداشت و هنوز هم داده هایی که منتشر می شود متناقض و پراکنده و دارای سوگیری است، ازاین رو قابل اعتماد نیست.
دوم، ناتوانی وزارت بهداشت در مدیریت وجه اجتماعی بیماری کووید ۱۹ است. در این وزارت خانه هنوز رویکرد غالب در مواجهه با بیماریها، به خصوص بیماری همه گیر کووید ۱۹ یک رویکرد بیومدیکال است و دور از انتظار نیست که نتواند از پس اداره همه گیری برآید و به انتظارات جامعه پاسخ بدهد. یکی از اشتباهات بزرگی که پس از روی کار آمدن وزیر فعلی در وزارت بهداشت رخ داد، حذف معاونت اجتماعی بود که به سطح مشاور آنهم فردی که تخصصی در مباحث اجتماعی ندارد، تقلیل داده شد.
در چنین وضعیتی خیلی از افراد و چهره های درون و نزدیک به کانون قدرت، بدون آنکه تخصصی در مباحث پزشکی و بهداشتی داشته باشند، بارها و به صورت آشکارا در این امور اظهار نظر، مداخله و اعمال قدرت کرده اند. یا پروتکل های بهداشتی را زیرسوال برده اند، یا اعمال فشار کرده اند که برنامه های پیشگیرانه لغو شود. قابل انتظار است که چنین کنش های غیر علمی که تهدیدی برای سلامت جامعه هستند، واکنش هایی را برانگیزد که بخش بزرگی از این واکنش ها در شبکه های اجتماعی است و چهره های مشهور هم در این بین امکان دارد نظرشان را بگویند که البته نطرات این دسته بازتاب بیشتری دارد. در مجموع در فضایی که مرجعیت علمی و قابل اعتمادی درباره همه گیری وجود ندارد، همه به خود حق می دهند نگرانی های شان را بگویند. در شبکه های اجتماعی شاهد دوقطبی سازی درباره اغلب موضوعات هستیم، دوقطبی درباره آمار کرونا، رعایت پروتکل ها، واکسن، و حتی اینکه در مرگ افراد چهره خصوصا موارد اخیر مرحوم انصاریان، چه کسی مقصر است؟ فرد یا دولت؟ واکسن با رعایت پروتکل ها و... این دوقطبی سازی ها چقدر فضاسازی برای نقد و بررسی است و چقدر مخرب و باعث افزایش ناامنی روانی؟ دو قطبی سازی حاصل این است که در فقدان مرجعیت یک نهاد علمی خیرخواه و مورد اعتماد در جامعه، نزدیکان قدرت که تخصص و سررشته ای در امور پزشکی و بهداشتی ندارند، در مورد همه گیری (که از نظر جامعه مبحث مرگ و زندگی است) تصمیم گیری و اعمال نظر می کنند، که همین مداخله غیرتخصصی، نگرانی و ناامنی در جامعه را دامن می زند و سبب شکل گیری واکنش هایی در قطب مخالف می شود و بدین سان تنش و کشمکش در جامعه بالا می گیرد. چنین تنش و کشمکشی ریشه در تضادهای عمیق تر در جامعه دارد و یک شبه هم ایجاد نشده است و حل آن هم به راحتی نخواهد بود. اگر این تنش ها به شکل گیری گفتگو و تعامل درباره همه گیری تغییر یابد و طرف های مختلف بتوانند نظرات شان را بیان کنند و کارشناسان و متخصصان هم در این مباحث مشارکت کنند، از درون آن امکان دارد سنتزهایی حاصل شود که به مدیریت بهتر همه گیری کمک نماید. مرگ آقایان انصاریان و میناوند بعنوان دو چهره ورزشکار که از نظر جامعه نماد سلامت جسمانی و مقاومت در مقابل بیماری هستند، برای جامعه تکان دهنده بوده و بسیاری را ترسانده و به بیان عامیانه توی دل خیلی ها را خالی کرده. برای همین هم اکنون لزوم پیش گیری از کووید بیشتر از قبل آشکار شده است. اما پیشگیری به روشی که تعاملات اجتماعی و زندگی اقتصادی را محدود می کند، به سبب طول کشیدن، غیرقابل تحمل شده و ازاین رو تقاضا برای واکسیناسیون عمومی (به عنوان روشی که علاوه بر مصونیت در مقابل بیماری بازگشت به زندگی عادی را ممکن می کند) بالا رفته است. حالا مسئله این است، در صورتی که بخشی از روش های پیشگیری معمول مثل در خانه ماندن یا فاصله گذاری اجتماعی یا ماسک زدن بیشتر متکی به اراده و رفتار فردی است، اما واکسیناسیون کاملا متکی به اراده و تصمیم حاکمیت است. برای همین افکار عمومی برای دست یابی به سلامت و زندگی عادی که حق خود می داند، مطالبه واکسن را در صدر مطالبات بهداشتی خود قرار داده است و شبکه های اجتماعی هم راه اصلی طرح این مطالبه است. با توجه به اجتناب ناپذیر بودن بحث حضور در شبکه های چه نماییم که از صدمه های این فضاها خصوصا در مقوله موضوعات اجتماعی خودمون را از اضطراب و افسردگی های و ناامنی مصون نگه داریم؟ برای حل این مشکلات ابتدا لازم است، وزارت بهداشت مرجعیت علمی و اجرایی خویش را بازیابد و برای بازسازی اعتماد عمومی تلاش کند. داده ها را به صورت شفاف در اختیار افکار عمومی و رسانه ها قرار دهد، استقلالش را حفظ کند و به جای تسلیم شدن در مقابل کانون های قدرت، تلاش کند آنها را در پذیرفتن رویکردعلمی و خیرخواهانه قانع کند و نشان دهد که منافع و مصالح جامعه برایش در اولویت است.
اگر وزارت بهداشت در چنین راهی موفق شود، احیانا سایر نهادها و چهره های موجه علمی هم از آن حمایت خواهند کرد و جامعه هم نیازمند رجوع به منابع نامعتبر نخواهد بود. در فضای فعلی که ناامنی نسبت به بیماری کرونا هر روز با وقوع اتفاقات مختلفی مانند مرگ سلبریتی ها بیشتر می شود، برای روشن سازی وضعیتی که واقعا در آن قرار داریم، چه باید کرد؟ این که ما بعنوان یک فرد در جامعه چه کاری می توانیم برای کمک به خودمان و دیگران انجام دهیم این است که حقیقت های موجود را دریابیم که بیماری کووید ۱۹ فعلا هست و حتی واکسیناسیون هم ما را از رفتارهای پیشگیرانه بی نیاز نمی کند، ازاین رو لازم است تا آخر همه گیری کماکان به پیشگیری متعهد باشیم و از حضور در جاهای شلوغ، مسافرت و مهمانی خودداری نماییم و سفارش بهداشتی را فراموش نکنیم. اخباری که هرروز منتشر می شود و اظهار نظر از جانب کسانی که مردم آنها را باور دارند، به این جو ناامیدی و ناامنی دامن می زنند، نقش رسانه در اینجا برای آگاه سازی مردم و همزمان انگ دروغگویی نخوردن چیست؟ رسانه ها لازم است در انتشار اخبار همه گیری مسوولانه عمل کنند، ابتدا از صحت و درستی اخبار اطمینان حاصل کنند و از نظرات متخصصان و کارشناسان بی طرف و قابل اعتماد بهره ببرند. مسئله ای که هم اکنون آن با آن مواجهیم این است که آنقدر که نظرات نادرست چهره های هنری، ورزشی و مذهبی مختلف منتشر می شود، نظرات درست و عالمانه بازتاب ندارد، علتش هم این است که نظرات نادرست چهره ها، جذابیت و جنجال به وجود می آورد و تعداد مخاطب را بیشتر می کند و رسانه ها هم به طمع مخاطب به چنین راهی می افتند. ۴۷۲۳۷


منبع:

1399/11/21
20:46:17
0.0 / 5
863
تگهای خبر: آموزش , آنلاین , بهداشت , بیمار
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۲
کونفه